فوکو وگفتمان

ساخت وبلاگ

 

گفتمان

از نظر میشل فوکو، دست قدرت از آستین گفتمان بیرون می آید تا به ایستارهای عامه در قبال پدیده هایی مثل جرم، دیوانگی یا سکسوالیته شکل دهد. گفتمان های تخصصی که صاحبان قدرت و اقتدار برقرار می کنند غالباً فقط با گفتمان های تخصصی رقیب، به چالش خوانده می شوند. بدین ترتیب از گفتمان ها می توان به عنوان ابزار نیرومندی برای محدود ساختن شیوه های بدیل اندیشیدن یا سخن گفتن استفاده کرد. دانش به نیرویی برای کنترل تبدیل می شود. یکی از مضامین اصلی همۀ نوشته های فوکو، شیوۀ پیوند خوردن قدرت و معرفت به فناوری های نظارت، اجبار و انضباط است.

تعریف و تاریخ چه کلی واژه گفتمان : اصطلاح گفتمان (Discourse) از دهه ی 1960 در علوم انسانی، هنر و ادبیات کاربرد وسعی پیدا کرد. تا پایان سدهی نوزدهم، گفتمان به معنای نظام ارایه بحث درمورد مسئله ی خاص به کار می رفت و محدوده ی آن تقریبا منحصر به نوشتار بود و تا حدودی به شیوه بیان (style ) مربوط می شود. در زبانشناسی جدید، پس از فردینان دوسوسور، گفتمان  به معنای کاربردی فردی زبان به کار رفته است.

از منظر تحلیل گفتمانی

1- زبان بازتابی از واقعیت از پیش موجود نیست.

2- زبان در قالب الگوها یا گفتمان ها ساختار پیداکرده است.برخلاف آنچه ساختارگرایی سوسوری به آن باور دارد صرفا یک سیستم عام معنایی وجود ندارد بلکه مجموعه از سیستم ها یا گفتمان ها وجود دارند که براساس آنها معنا از یک گفتمان به گفتمان دیگر تغییر می کنند.

3-  الگوهای گفتمانی به وسیله ی پرکتیس های گفتمانی حفظ دگرگون می شود.

4- این حفظ دگرگونی الگوها را باید از طریق بسترهای خاصی که زبان در آنها عمل می کند برسی و مطالعه کرد.

تعریف فوکو از گفتمان :

تعریف و تاریخ چه کلی واژه «گفتمان» : اصطلاح گفتمان (Discourse) از دهه ی 1960 در علوم انسانی، هنر، و ادبیات کاربرد وسعی پیدا کرد. تا پایان سدهی نوزدهم ، گفتمان به معنای نظام ارایه ی بحث درمورد مسئله ی خاص به کار می رفت و محدوده ی آن تقریبا منحصر به نوشتار بود و تا حدودی به شیوه «بیان» (style) مربوط می شود. در زبانشناسی جدید ، پس از فردینان دوسوسور ، گفتمان  به معنای کاربردی فردی زبان به کار رفته است.

در صورتی به مجموعه ای گزاره ها گفتمان خواهیم گفت که به یک فرماسیون (صورتبندی)گفتمانی تعلق داشته باشند.[گفتمان...] متشکل از تعدادمحدودی از گزاره هاست که بتوان گروهی از شرایط لازم برای وجود آن را تعریف کرد. گفتمان در این معنا یک صورت مثالی و بی زمان نیست گفتمان از ابتدا تا به انتها تاریخی است _پاره ای از تاریخ  است که محدودیت ها ، تقسیم بندی ها ، تحولات و صورت های خاص زمانند خود را تحمیل می کنند.

واحدهای گفتمانی : مجموعهای است از کاربست ناپیوستگی مفاهیم، گسست ها ، آستانه ها ، دگرگونی ها . علاوه بر آن شامل مسائل نظری هم هست.فوکو با پیش فرض کلی برساختگرایی اجتماعی هم نظر است که از دید آنها دانش صرفا بازتابی از واقعیت نیست . بلکه ،حقیقت برساخته گفتمانی است و و صدق کذب حقیقت گفتمانی توسط رژیم های مختلف معرفتی معین می گردد.

تعریف دانش : قواعد حاکم برآنچه می توان و نمی توان گفت و قواعد حاکم بر چیزهای های که صدق و کذب در نظر گرفته می شوند.از نظر فوکو گفتمان نقطه تلاقی و محل گردهمایی قدرت و دانش است. هر رشته خاصی در هر دوره خاصی تاریخی ، مجموعه از قانون و قواعد های ایجابی و سلبی است. که محدوده اختیارات را مشخص می کند که در مورد چه مسائلی می توان حرف زد یا حرف نزد. که اینها بر هر گفتار و نوشتاری سلطه دارند. به عبارتی، مجموع گفتمان  از گفتمان ها،«نظام گفتمانی» را خلق می کنند و از ترکیب هر نظام گفتمانی  هر دوره،«صورت بندی دانایی» (epistemé) حاصل می شود.

منابع :

مک دانل،دایان،(1380)، مقدمه  ­ای ­برنظریه­ ی­ گفتمان­،مترجم؛حسینعلی  نوذری، تهران: نشرمهاجروگفتمان.

29.میلر،پیتر،(1383)، سوژه،استیلاوقدرت­،مترجمان؛نیکوسرخوش-افشین­جهاندیده،تهران:نشرنی.

30.مرادپورگیلده،مسعود،(1393)،گفتمان قدرت دربسط وتحول علوم انسانی دراندیشه میشل فوکو،پایان نامه کارشناسی ارشدعلوم سیاسی،دانشگاه کرج،استاد راهنما:دکترحسینعلی نوذری، استادمشاور: دکترمهدی حجت.

 

سیاسی- فرهنگی-تحلیلی- مسعودمرادپور...
ما را در سایت سیاسی- فرهنگی-تحلیلی- مسعودمرادپور دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mmoradpoorgildeha بازدید : 204 تاريخ : سه شنبه 3 دی 1398 ساعت: 21:21