نگرانی ها و بی خوابی دکتر مصدق در لاهه
...به یادم است پس از ورود به دادگاه لاهه، چون اوراق و اسناد مربوط به مدافعه را به پرفسور رولن (وکیل بلژیکی مدافع ایران که شادروان حسین نواب سفیر ایران در هلند او را یافته بود. نواب از مردان وطن پرست بود که در آنجا صادقانه به پدرم کمک می کرد) سپرد در یک نگرانی عمیق فرو رفت. زیرا همه اوراق و اسناد از دست او به دررفته بود و به دست مردی افتاده بود اجنبی و آن شخص برای تنظیم لایحه آنها را با خود از کشور هلند به محل سکنای خود (بروکسل) برده بود تا پس از دو سه روز بازگرداند. شب هنگام پدرم به خواب نمیرفت. چون هر دو در یک اطاق خوابیده بودیم پرسیدم: پاپا چرا نمیخوابید؟ گفت اگر حریف به وسایلی که دارد اسناد ما را از چنگ رولن درآورد و ما را بیاسلحه کند تکلیف چه خواهد بود؟ من به او دل میدادم و میگفتم به دل خود بد میاورید. چنین اتفاقی نمیافتد و این شخص مورد اطمینان است. اما آرام نمیگرفت.
در همین سفر بود که به من می گفت«اگر خدای ناکرده رو سیاه به ایران بازگردم خودم را از میان میبرم! من در زندگی از این گونه نظرها و سخنها ازو بسیار شنیده ام و از تمام حرکات و افکار او همیشه روح وطن پرستی و خدمتگذاری احساس کرده ام .»
خلاصه ایی از:خاطرات و تالمات مصدق،به کوشش ایرج افشار، مقدمه به قلم غلامحسین مصدق، انتشارات ص۱۰- ۹
برچسب : نویسنده : mmoradpoorgildeha بازدید : 166