حکایتی جالب از امیر کبیر در حمایت از تولید داخلی امير نظام هفته اي دو روز مستمراً بدروازه غربي تهران مي رفت و در بالاخانه دروازه مي نشست و هر متاعي از خارجه وارد مي كردند، در گمرك نگاه مي داشتند تا امير نظام آنها را معاينه نمايد و هر جنسي را كه صلاح نمي دانست به ايران وارد شود حكم به استرداد آن مي داد. و از اين جهت , ...ادامه مطلب
حکایتی از يار دبستاني من ... دکتر مهدی حجت،استاد علوم سیاسی دانشگاه گیلان،با دریافت خبر اخراج دکتر_اردستانی از دانشگاه سمنان طی یادداشتی از یار دبستانی خود اینگونه روایت کرد: حكم اخراجي تو را ديدم ياد ايام دور افتادم زماني كه نخستين بار در دانشگاه ,دبستاني ...ادامه مطلب
حکایتی از يار دبستاني من ... دکتر مهدی حجت،استاد علوم سیاسی دانشگاه گیلان،با دریافت خبر اخراج دکتر_اردستانی از دانشگاه سمنان طی یادداشتی از یار دبستانی خود اینگونه روایت کرد: حكم اخراجي تو را ديدم ياد ايام دور افتادم زماني كه نخستين بار در دانشگاه تهران تو را ديدم كه با تاخير در كلاس حاضر شدي و من به محض ديدنت اين عبارت در ذهنم خطور كرد كه يعني "من بايد با تو دوست شوم " و من با تو دوست شدم ... ه,حکایتی,دبستاني ...ادامه مطلب